روبهرویش که مینشینی، دنیایی از تجربه را درصورتش میبینی، کمی دقیقتر که میشوی اینتجربه را در وجودش احساس میکنی، «فریدونآسرایی» را میگوییم، خوانندهای که بدوناغراق در سال گذشته آلبومش با عنوان «غریبه»بیشترین فروش را داشت و ترانه «آهایخوشگلعاشق» زبانزد خاص و عام شد.
«آسرایی» از آن دست خوانندگانی نیست کهبدون تفکر وارد وادی هنر شده باشد، او سالها
در کانادا در وادی موسیقی فعالیت میکرد و حتییک آلبوم هم روانه بازار کرد، اما پس از مدتیتصمیم گرفت به ایران بیاید و با یک فکر نو و حرفتازه و به کمک «بهروز صفاریان» آلبوم «غریبه» رابه موسیقی ایران معرفی کند. و به نوعی سنتشکن موسیقی چند سال اخیر کشور شود، موسیقیکه جامعه را به سوی فضای «ریتمیک» جهت دادهبود... اما آسرایی این روزها دلگیر است، «آهایخوشگل عاشق» موسیقی ایران که به عنوان یکغریبه در موسیقی داخلی شروع به فعالیت کرد،این روزها گله دارد، گله از جو حاکم بر موسیقیکشور... او میگوید: نیاز به یک خانه تکانیجدیدی داریم، نیاز به مدیری داریم که تفکراتجوان و به روز داشته باشد و مشکلات نسل جوانرا به خوبی درک کند. درفصل آینده کشورمدیری میخواهیم که با جنس موسیقی آشناییداشته باشد و... گفتگوی ما با «فریدون آسرایی»خوانندهای که به فضای موسیقی لسآنجلسپشت کرد و به ایران آمد تا با فکری نو کمک حالموسیقی کشورش باشد را بخوانید. گر چه آن قدر ازمطبوعات دل پری داشت که راضی به مصاحبهنمیشد، اما دلایل ما او را قانع کرد تا رو در رویاو بنشینیم
به عنوان اولین پرسش دوست داریم یکبیوگرافی کامل از خود شرح دهید؟
فریدون:48 سال سن دارم، کرجی الاصلهستم، بالاتر از سد کرج، منطقهای به نام
«آسرا»وجود دارد که من و خانوادهام اهل آنجا هستیم.دوران تحصیل تا دیپلم را در کرج گذراندم وسپس به کشور فیلیپین رفتم و تحصیلاتدانشگاهیام را در مانیل گذراندم و موفق به اخذلیسانس مهندسی کشاورزی شدم، پس از آن بهکانادا رفتم و 14 سال در آن کشور ماندم.
_ و چه زمانی به موسیقی رو آوردید؟
فریدون: در کانادا ترانه میخواندم، از این روتصمیم گرفتم که آنجا آلبومی روانه بازار کنم، بههمین خاطر به لسآنجلس رفتم، البته در آنجافعالیت نکردم، اما آلبومم را درتابستان 79 باعنوان «اولین سلام» را توسط یک شرکت که درآن جا فعالیت میکرد به بازار فرستادم، در سال80 هم به ایران آمدم.
_ و کار شما در آنجا خوانندگی بود؟
فریدون: بارها اعلام کردم که شغل من خوانندگینیست، همانطور که به فوتبال و ورزش علاقهدارم، سرگرمی دیگرم خواندن است و به دنبالپول در آوردن از موسیقی نبودم. در کانادا سهفروشگاه لوازم صوتی و تصویری داشتم و در حالحاضر یک فروشگاه و یک آپارتمان در آنجادارم، گر چه فوتبال هم به شکل حرفهای دنبالکردم و عضو تیم ایرانیان در لیگ یک آنجا بودم.
_ شما مثل خیلی از ایرانیها مقیم تورنتو بودید؟
فریدون:نه، من در ونکوور در شرق کانادا زندگیمیکردم، درآن شهر فرانسویهای زیادی زندگیمیکنند.
_ با خانوادهتان زندگی میکردید؟
فریدون: نه تنها زندگی میکنم.
_ راستی، خانواده شما از چند فرزند تشکیل شدهاست؟
فریدون: ما شش فرزندیم، چهار پسر و دو دختر،که من، یکی مانده به آخر هستم.
_ و آنها دستی در هنر دارند؟
فریدون: نه.
_ همگیشان در ایران زندگی میکنند؟
فریدون: یک برادرم در هلند زندگی میکند ویک خواهرم در کرج و بقیه در تهران زندگیمیکنند.
_ پدر و مادرتان در قید حیات هستند؟
فریدون: پدرم فوت کرده است.
_ میتوانیم بپرسم که پدرتان به چه کاریمشغول بود.
فریدون: کار آزاد انجام میداد، اما بیشتر در امرکشاورزی مشغول بود.
_ آلبومی که در آنجا روانه بازار کردید، توسطچه کسی تنظیم شده بود؟
فریدون: «رامین زمانی»، اما در آنجا هم تعدادیاز ترانهها سانسور شد.
_ مگر در آنجا هم آلبومها سانسور میشوند؟
فریدون: بله، آنجا هم دچار نوعی خود سانسوریاست، کمپانی پخش نوار بر این عقیده بود کهترانههای من لسآنجلسی نیست، کارهایم ریتمیک نبوداز این رو گفتند ما تنها ترانههای لسآنجلسی راپخش میکنیم، فکر کنم آن ترانهها جزو بدترینکارهایم بود.
_ آیا شما در تنظیم کارهایتان دست دارید؟
فریدون: نه، گاهی اوقات ملودیسازی میکنم.
_ و ساز هم میزنید؟
فریدون: متاسفانه، نه.
_ چه شد که به ایران بازگشتید؟
فریدون: اجازه بدهید خلاصه بگویم، به خاطریک دلیل خصوصی بازگشتم،البته دلم میخواستکه کار دوم خودم را در ایران به بازار بفرستم.
_ غریبه از تولید تا پخش چقدر طول کشید؟
فریدون: مجوز آن حدود سه سال طول کشید،البته کار در سال 80 ضبط شد، اما با توجه بهگذشت زمان مقداری اصلاحات در آن انجامگرفت.
_ شما با آلبوم «غریبه» یک سنت شکن شدید،درست به مانند آلبومهای خشایار اعتمادی،علیرضا عصار و... آلبوم «غریبه» که یک کارریتمیک و شش و هشت نبود در دلها جایگرفت، آن هم زمانی که فضای پاپ کشور چنینموسیقی را نمیطلبید، به هر حال به عنوانهنرمندی که با موسیقی لسآنجلسی هم آشناییداشتید، دلمان میخواهد کمی از مشکلات پاپامروزی در داخل کشور برایمان بگویید؟
فریدون: من زمانی که به ایران آمدم، یکخواننده لس آنجلسی بودم، گر چه فکر کنممرزهای پاپ کشور در حال حاضر برداشته شدهاست، درحال حاضر تقریبا دو موسیقی نزدیک بههم شدند. ببینید باید قبول کنیم که «پاپ» ما درابتدای راه است، ما از نظر تکنیکی به خصوص درزمینه صدابرداری مشکلات عدیدهای داریم، منبه عنوان یک خواننده که مدتی در لسآنجلسزندگی میکردم میخواهم بگویم که موسیقیایران چه در داخل و چه در خارج، تقلیدی شده است، شما به کلیپهایلسآنجلسی اگر نگاهی عمیقانه بیندازید، متوجهخواهید شد که آنها اصلا چیزی به نام موسیقیندارند و کارشان تماما تقلیدی است، در موسیقیداخل کشور هم باید بگویم که ابتدا بسیار خوبآغاز کردیم، اما متاسفانه الان ما هم از روی دستلسآنجلسیها تقلید میکنیم که خودشان از رویدست دیگران تقلید میکنند، شما به کلیپهایشبکه... دقت کنید، بیشتر کلیپها همان حال وهوارا دارد.
به هر حال ما باید باور کنیم که جوانان مستعدی داریم و باید به این جوانان امیدوار باشیم به اینشرط که خودمان اندیشههای نو در موسیقی را بهباور برسانیم... باید قبول کرد که دستگاههایصدابرداری در لسآنجلس بسیار پیشرفته استشاید تفاوت آنها، با ما در این زمینه باشد.
_ و شما که در کانادا فروشگاه صوت و تصویریداشتید با این استودیوها آشنایی دارید.
فریدون: بله کاملا، در سفر آخری که به خارج ازکشور داشتم یک دستگاه پیشرفته صدا برداریوارد کردم که قرار است در آلبوم دوم خود بابهروز صفاریان از این استودیو بهره برداری کنیم وپس از آلبومم آن را در اختیار دیگر خوانندگانهم خواهم گذاشت.
_ بااین تفاصیل شما حالا دارای یک استودیوهستید، نامش چیست؟
فریدون:استودیو فرزین
_ شما برای بهتر شدن موسیقی چه راهکاریدارید؟
فریدون: موسیقی داخل کشور باید دست از تقلیدبردارد و خودش باشد.
_ شاید جامعه این را میخواهد، یعنییک جوان 16، 17 ساله دوست دارد این نوعموسیقی را گوش دهد، شما نظری غیر از ایندارید؟
فریدون: منظور من این است که چرا باید از یکخواننده ایرانی لسآنجلسی تقلید کنیم، اگرمیخواهیم تقلید کنیم حداقل از یک موسیقیناب شرقی تقلید کنیم، اگر میخواهیم موسیقیترکی بسازیم چرا ملودیهای آن را خودماننسازیم و بیایم از ملودی یک خواننده استانبولیاستفاده کنیم، منظورم این است که تقلید باید درکار و حرفه ما تنها یک الهام گرفتن باشد، الهامبگیریم که این ملودی ترکی، افغانی و یا حتیعربی با بعضی از ترانههای ما همخوانی دارد، امانباید بیایم، دقیقا ملودی آن خواننده ترکی رابرداریم و تنها به عوض کردن شعر آن اکتفا کنیم،عقیده من این است که اگر میخواهیم تقلید همبکنیم، حداقل روشش این باشد، ما از ارائه کار نو وتفکر جدید در موسیقی نسبت به موسیقی شرقیترکی، عربی، یونانی و... عقب هستیم و باید این را قبولکنیم.
با این گفتهها تصور نکنید که من انسان ایرادگیریهستم نه، من حتی خودم را هم به نقد میکشم، منتنها دلم میخواهد تجربیات خود را به عنوانفردی که دستی در موسیقی دارد و موسیقی پاپآنور آبها را هم تجربه کرده، در اختیار جوانانبگذارم، تنها همین و دلم نمیخواهد از اینگفتههای من برداشت دیگری شود.
_ دلمان میخواست، منظورتان را واضحتربگویید.
فریدون: حرف من این است که باید نسبت به ارائهکارهایمان مسئولیت داشته باشیم، خواندن تنهاشش و هشت نیست و من هم مخالف شش و هشتنیستم، متاسفانه خیلی از جوانها میآیندخواننده میشوند که از حواشی آن بهره برداریکنند، در صورتی که خواندن، یک هنر است;خواندن یک احساس است; خواندن چیزیاست که باید به آن احترام بگذاریم، من خودمادعا ندارم که یک خواننده حرفهای هستم، منهنوز دوست دارم یاد بگیرم که یک خوانندهحرفهای شوم، من خودم میدانم که در کجایموسیقی قرار دارم، من بر عکس خیلیها که فکرمیکنند من مدعی هستم باید بگویم که نه، هیچادعایی ندارم. من پس از سالها به این خاطر بهایران برگشتم که به کشورم تعصب داشتم و بالطبعاین تعصب در موسیقی هم دیده میشود.
ما باید کاری ارائه دهیم که حداقل بتوانیم آبروییک کشور هفتاد میلیونی را حفظ کنیم، اگر شما جزاین اعتقادی دارید، من کاملا به گفتههای شما ودیگر منتقدان گوش میدهم.
_ کاملا درست میگویید، ما هم قبول داریم شهرشلوغ شده است.
فریدون: بد نیست بدانید که موسیقی پاپ یعنیموسیقی تفکر و اهالی موسیقی پاپ ما که بیشتر ازقشر جوانها هستند با تفکر بهتری اثرهای خود راارائه دهند، گر چه باید بگویم که نظر مردم برایمقابل احترام است و این مردم هستند که بایدنظرنهایی خود را ابراز دارند.
تهران - تقاطع میرداماد-مدرس |
تهران - تقاطع آفریقا-همت |
تهران - میدان هفت تیر |
تهران - میدان انقلاب |
استخر هتل HardRock در LasVegas |
خیابان موزه در لندن در انگلیس |
ساحل Laguana در کالیفرنیا - آمریکا |
شرکت "یاهو" تمامی "چت روم" یا اتاقهای گفتگوی خدمات "مسنجر" خود را که توسط کاربران ایجاد شده بودند، به علت نگرانی از سوءاستفاده جنسی از کودکان، در سرتاسر جهان تعطیل کرد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، شرکت "یاهو" که هماکنون وب سایت اصلی آن پر بازدیدکننده ترین سایت اینترنتی در جهان محسوب میشود، تمامی چت رومهای ایجاد شده توسط کاربران را مسدود کرده و امکان ایجاد چت رومهای جدید توسط کاربران را نیز از بین بردهاست.
"ماری اوساکو" سخنگوی شرکت "یاهو" اعلام کرد آن دسته از چت رومهایی که خود شرکت "یاهو" آنها را ایجاد کردهاست، همچنان فعال باقی خواهند ماند.
وی افزود شرکت "یاهو" سوء استفاده از اینترنت برای دستیابی به اهداف غیر قانونی را محکوم میکند و بستن چت رومهای "یاهو مسنجر" نیز به همین دلیل صورت گرفتهاست.
ماه گذشته بسیاری از شرکتهای تجاری بزرگ جهان که در چت رومهای "یاهو" محصولات خود را تبلیغ میکنند، قرارداد نمایش تبلیغاتشان در خدمات اینترنتی "یاهو" را لغو کرده و علت آن را نمایش این تبلیغات در چت رومهایی که در آنها از کودکان سوء استفاده میشود، ذکر کردهبودند. شرکت "یاهو" هنوز اعلام نکرده که آیا مسدود کردن چت رومهای "یاهو مسنجر" تصمیمی موقتی است و یا اینکه در آینده نیز همچنان پا برجا خواهد بود.
جوان سر گشته ای از پیرمرد پرسید :((بزرگترین نیرنگ دنیا چیست))
پیرمرد گفت : آن است که اختیار زندگیمان از دستمان خارج شده و از آن پس سرنوشت حاکم بر زندگی شود