هشت سال دفاع مقدس از دیدگاه من (شیز)

 

همیشه به خاطر دارم در روزهای اول مدرسه و هفته اول در زنگ درس انشاء اولین موضوع این درس درباره هفته دفاع مقدس بود من همیشه با موضوعات کلیشه ای به این موضوع نگاه می کردم از نه از دیدگاه واقعیت ، حال می خواهم از نگاه متفاوت با آنچه قبلا داشتم  این موضوع را بررسی کنم .

در روز 31 شهریور 59 صدام رهبر بعثی عراق فرمان حمله به ایران را صادر کرد تا بر اراضی جنوبی ایران که مهمترین قسمت اقتصادی ایران است حاکم شود و به گمان خود که وضعیت ایران آشفته است و تازه انقلاب کرده به تحریک دولتهای غرب وارد خاک ایران شد تا هم بر چاهای نفت ایران دسترسی داشته باشد و هم اینکه که بزرگترین نقیصه جغرافیای کشورش را که نداشتن دسترسی به آبهای آزاد وسیع است را با اشغال کشور دیگر جبران کند و در خیال خود این کار را در چند روز به انجام خواهد رسید . ولی سخت در اشتباه بود چون ایران سرای شیرمردانی بود که حتی اجازه اشغال یک وجب از خاک کشورشان را به هیچکس نخواهند داد و در اویل گام قصد اشغال خرمشهر را داشت ولی این ارتش مجهز  تا سی روز نتوانست این شهر را اشغال کند و علت آن جوانان سلحشور این شهر بود که با اسلحه های سبک دربرابر ارتش مجهز بعثی ایستادگی کرده بودند و به نوعی اولین شکست را بر آنها تحمیل کردند ولی این مقاومت بیش از سی روز دوام نیاورد و شهر اشغال و توسط عراقی ها غارت و ویران شد که حتی تا به امروز که 25 سال از آن دوران می گذرد آباد نشده است ارتش بعث در ادامه حملات خود قصد اشغال آبادان را داشت و آن را به محاصره و خود در آورد و این محاصره بیش از یک سال طول کشید تا سر انجام در پی عملیات سربازان دلیر  ایران از محاصر خارج شد و ماشین جنگی عراق متوقف شد و در ادامه این پیروزی ها در مهمترین اتفاق جنگ شهر خرمشهر نیز در 2 خرداد 61 آزاد شد .

 در این زمان عراق در خواست آتش بس داد  و کشور عربستان که یکی از بزرگترین حامیان عراق بود تعهد کرد که تمامی خسارتی که بر ایران وارد شده است و غرامت جنگی ایران را بپردازد . ولی رهبران کشورمان آن را نپذیرفتند چون فکرهای بزرگی در سر داشتند و فکر می کردند دیگر هیچ ارتشی توان مقابله با ارتش کشورمان را ندارد و قصد صادر کردن انقلاب را به کشورهای دیگر داشتند و در اقدامی بلند پروازانه قصد داشتند که عراق را کاملا اشغال و از آنجا و از طریق کشور اردن ، فلسیطین را از دست اسرائیل آزاد کنند . ولی سخت در اشتباه بودند و با تصمیم اشتباه خود جنگ را شش ساله دیگر ادامه دادند و موجباب مرگ بیش از یک میلیون انسان در این جنگ شدند .

ایران بعد از این تصمیم وارد خاک عراق شد و حتی تا پنجاه کیلومتری شهر بغداد هم پیش رفت و در شهر بصره سپاه ایران متوقف شد و دیگر نتواست به حمله خو ادامه دهد . چون کشورهای زیادی از عراق حمایت می کردند و ایران تقریبا در این کارزار تنها بود.

کم کم شکستهای ایران و عقب نشینی از مواضع گرفته شد آغاز شد و تا اشغال قسمتیهای از خاک ایران ادامه پیدا کرد و ایران قطع نامه کذای سازمان ملل را پذیرفت و رای به آتش بس داد در حالی که قسمتهای از خاک ایران در اشغال عراق بود. و موجی از نا اومیدی و احساس حقارت شکست از عراق کل کشور ایران را فرا گرفت این جریانات چند وقتی ادامه پیدا کرد تا ارتش عراق که پیشاپیش آنها منافقین قرار داشتند به امید اشغال کل ایران از  چند جبهه غرب وارد خاک ایران شدند و قصد داشتند تا سه روز تهران را نیز اشغال کنند ولی سخت در اشتباه بودند چون با بسیج نیرو در ایران و  روانه شدند این ارتش عظیم به جبهه شکست سختی از ایران دیدند و تمامی خاک ایران از اشغال خارج شد.

 

خانواده من هم به نوعی جنگ زده است البته به طریق دیگر ، خانواده ما بزرگترین لطمه را از هم میهنان و همشهریان خود دیده ، خانه ما در غرب ایران و استان آذربایجان غربی واقع است و در جریان جنگ ایران عراق همانطور که میدانید کردها نیز به نوعی به تحریک صدام شورش کردند و ادعای تجزیه طلبه کردند و در این جریان ما هم در امان نبودیم و خانه مان را به جرم اینکه کرد و وطن فروش نیستیم به کل ویران و تمام دارائیمان را غارت کردند و شانس اوردند که شهرمان یک شهر کرد نشین نیست و گرنه سر همه اهالی خانواده را می بریدند  البته من در آن روز هنوز به دنیا هم نیامده بودم . ولی این خاطره بدترین خاطره خانواده من از این جنگ بود و حالا نکته جالب اینجا است که دولت مکرمه جمهوری اسلامی در اقدامی جالب بعد از بیست و چهار سال نامه به خانه مان ارسال کرده و پدرم دعوت کرد تا غرامت جنگی خود را به خاطر آن رویداد دریافت کنیم و مبلغ سیصد هزار تومان به عنوان خسارت تعیین کرده اند و پدرم در اقدامی تحسین بر انگیز عطایشان را به لقایشان بخشید و آن پول را اصلا دریافت نکرد چرا که مبلغ خسارت ما دهها برابر بیش از این مبلغ بود  (منظورم از این مطلب این نیست که کردها افراد بدی هستند ولی گروهی از آنها در آن زمان بزرگتریم خیانت را به ایران کردند)

 

چند نکته :

1. این جنگ طولانی ترین جنگ در طول قرن بیستم بود

2. هنوز که هنوز است دلیل قاطعی برای آغاز این جنگ بیان نشده است و به نظر میرسد هر دو طرف اسیر جاه طلبی صدام شده اند.

3. این جنگ بیش از یک میلیون کشته در برداشت و ویرانی اقتصاد و صنعت هر دو کشور از اثرات  این جنگ بود

4. نیروی هوای ایران بزرگترین برگ برنده ایران در جنگ بود که از همان ابتدای جنگ برعکس دیگر موارد بر ارتش عراق برتری داشت. و نتیجه خریدهای خوب نظامی رژیم قبلی ایران و شاه بود . که اگر نبود چه بسا جنگ نتیجه دیگری داشت.

5. این جنگ  تنها مورد جنگهای ایران در تاریخ معاصر ( دویست سال اخیر) بود که هیچ قسمتی از خاک ایران از آن جدا نشد.

6. مهمترین نکته اینکه در تاریخ ایران کمتر چنین موردی را به خاطر داریم که ملت ایران چنان متحد باشند و از هرگونه جان فشانی در راه کشور خود دریغ نکنند ( البته موارد زیادی وجود دارد ولی به این حد من هرگز ندیده و نشنیده ام)

 

در آخر باید ذکر کنم این مقاله حاصل دانسته ها شنیده ها من بود و شاید در جاهای خالی از اشکال نباشد

 

لینکدونی :

 خاطرات رزمندگان ایرانی در جنگ

عراقیان از جبهه های جنگ می گویند