انتخابات و نظرات من درباره آن


سلام دوستان
فردا انتخابات در ایران عزیزمان برگزار خواهد شد و سرنوشت ۴ سال یا ۸ سال آینده کشورمان به دست خودمان رقم خواهد خورد
من به شخصه اوایل هیچ تمایلی به شرکت در انتخابات نداشتم. ولی کم کم حس وطن دوستی در من هم ایجاد شد و فردا میخواهم رای بدهم
حالا تحلیل من در باره نامزدهای انتخابات :
اول از همه اینکه محسن رضایی کار عاقلانه ای کرد و خیلی راحت کنار کشید چون به نظر من حتما آخرین رای رو میاورد
بعد میرسیم به اصول گریان که رای دادن به اونا چیزی جز بازگشت به عقب و یک اشتباه بزرگ نیست چون باز همان دوران سلب آزادی ها و ذور و خودکامگی ایجاد خواهد شد و به قول معروف مملکت را دوباره هرج و مرج فرا خواهد گرفت

و حالا اصلاح طلبان
همون طور که در دوران خاتمی دیدیم و میبینیم با توجه به اینکه اکثریت در مجلس در دست محافظه کاران است (بعد از موج وحشت ناک رد صلاحیت ها در مجلس هفتم ) این دسته هم کاری از دستش ساخته نیست و چندان قدرتی نخواهد داشت حالا هر وعده ای که میدهند بماند چون قدرت تبدیل آن را به قانون نخواهند داشت و هیچ کاری از دستشان ساخته نیست
پس رای خود را خراب نکنید

و حالا کاندیدایه مورد نظر من ((((((((((( هاشمی)))))))))))
تنها کسی که به نظر من میتواند کشور را اداره و به آن سر و سامان بدهد
اگر برنامه های تبلیغاتی ایشون را دیده باشید بخصوص فیلمهای ساخته شده اش میفهمید من چی میگم
و به تمامه وعدهایش عمل خواهد کرد چون فقط اون قدرت این کارو داره
hashemi 2005 final version
اینو هم که حتما شنیدید هاشمی ۲۰۰۵ متفاوت با هاشمی هایه قبلی
ضمنا گفته که حتما با امریکا رابطه برقرار خواهد کرد
پس شمات هم مثل من به اون رای بدید

در گلستانه





دشت هایی چه فراخ !
کوه هایی چه بلند !
در گلستانه چه بوی علفی می آمد !
من در این آبادی ، پی چیزی می گشتم:
پی خوابی شاید ،
پی نوری ، ریگی،لبخندی.
پشت تبریزی ها
غفلت پاکی بود ، که صدایم میزد.
پای نی زاری ماندم ، باد می آمد ،گوش دادم :
چه کسی با من ، حرف می زد؟
سوسماری لغزید.
راه افتادم.
یونجه زاری سر راه ،
بعد جالیز خیار ، بوته های گل رنگ
و فراموشی خاک.
لب آبی
گیوه ها را کندم ، و نشستم ، پاها در آب:
"من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است!
نکند اندوهی ، سر رسد از پس کوه .
چه کسی پشت درختان است ؟
هیچ ، می چرد گاوی در کرد.
ظهر تابستان است.
سایه ها می دانند، که چه تابستانی است.
سایه هایی بی لک ،
گوشه ای روشن و پاک ،
کودکان احساس ! جای بازی اینجاست .
زندگی خالی نیست:
مهربانی هست ، سیب هست ، ایمان هست.
آری
تا شقایق هست ، زندگی باید کرد.
در دل من چیزی است ، مثل یک بیشه نور ، مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم ، که دلم می خواهد
بدوم تا ته دشت ، بروم تا سر کوه.
دورها آوایی است ، که مرا می خواند.

shiz screen saver آخریت ساخته من یک اسکرین ساور ساعت


اینم از آخرین ساخته من که یک  screen saver ساعت است
و بسیار زیبا برای کامپیوتر شما که براحتی میتوانید آن را دیافت و از دیدنش لذت ببرید


screen saver


از اینجا دانلود کنید   حجم ۴۵۰ کیلو بایت

عشق


 دختری از پسری پرسید که آیا اون رو قشنگ می‌دونه؟ پسر جواب داد نه. پرسید آیا دلش می‌خواد تا ابد با اون بمونه؟ گفت نه. سپس پرسید اگه ترکش کنه، گریه می‌کنه؟ و بار دیگه تکرار کرد نه. دختر خیلی ناراحت شد. وقتی خواست بره، در حالیکه اشک داشت از چهره‌اش جاری میشد، پسر بازوهاش رو گرفت و گفت تو قشنگ نیستی بلکه زیبایی. من نمی‌خوام تا ابد با تو باشم، من نیاز دارم که تا ابد با تو باشم و اگه تو بری من گریه نمی‌کنم، من می‌میرم.